پند اخلاقی دعای روز یازدهم ماه رمضان با تاکید بر فضیلت احسان

در این نوشتار، با توجه به متن دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان، شرحی اخلاقی بر این دعا با تاکید بر فضیلت اخلاقی احسان خواهیم داشت.
روز گذشته، ساعت 17:16
تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه
موارد بیشتر برای شما
پند اخلاقی دعای روز یازدهم ماه رمضان با تاکید بر فضیلت احسان
مقدمه
در این نوشتار، با توجه به عنوان خاصی از دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان، حول محور آن به بحث و تحقیق پرداخته شده است و شامل قسمت‌های مختلفی چون آیاتی از کلام اللّه مجید، روایات مأثوره، مثال‌ عرفی، شعر، داستان اخلاقی و ... می‌باشد که در ادامه مطلب، شرحی اخلاقی بر این دعا با تاکید بر فضیلت اخلاقی احسان خواهیم داشت.

متن و ترجمه دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان
در روز یازدهم ماه مبارک رمضان، دست نیازمند خود را به سوی خدای بی نیاز بلند می کنیم و می خوانیم:

«اللَّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فِیهِ الْاِحْسَانَ وَ کَرِّهْ اِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ بِعَوْنِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ».

خدایا در این ماه نیکی را پسندیده من گردان، و نادرستی‌ها و نافرمانی‌ها را مورد کراهت من قرار ده، و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان به یاری‌ات ای فریادرس دادخواهان.

فضیلت اخلاقی احسان
«احسان» و نیکی به دیگران یکی از اوصاف حمیده و مورد رضای خداوند است که فرد با مقدم داشتن دیگران بر خود و تلاش در برطرف کردن مشکلات آنها و بخشش و ایثار، موجبات رضایت خدا و خلق را به دست آورد و به طور کلی آنچه را برای خود می پسندد و برای دیگران نیز پسندیده و آنچه را که خود مکروه می داند برای سایرین نیز نپسندد.

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

آیات پیرامون احسان
آیه اول
«فاتاهم اللّه ثواب الدنیا و حُسن ثواب الاخرة و اللّه یحبّ المحسنین»1
پس خداوند به آنها ثواب دنیا و بهترین خیر آخرت را می دهد و احسان کنندگان را دوست می دارد.

آیه دوم
«انّه من یتّق و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین»2
کسی که پرهیز نماید و صبر کند خدا اجر محسنین را ضایع نمی کند.

پند اخلاقی دعای روز یازدهم ماه رمضان با تاکید بر فضیلت احسان

آیه سوم
«انّ اللّه یأمر بالعدل و الاحسان»3
به درستی که خداوند انسان را امر کرده به عدل و احسان.

آیه چهارم
«هل جزاء الاحسان الاّ الاحسان»4
آیا جزای احسان چیزی جز نیکی است؟

آیه پنجم
«للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنة»5
برای کسانی که احسان کنند در همین دنیا پاداشی هست.

روایات پیرامون احسان
روایت اول
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
یا ابن جندب ! الماشی فی حاجتة اخیه کالسّاعی بین الصفاء و المروة و قاضی حاجة کمُتشحِّط بدمه فی سبیل اللّه یوم بدرٍ و اُحُد و ما عذّب اللّه امة الاّ عند استهانتهم بحقوق فقراء اخوانهم؛ 
ای پسر جندب! آن کس که در انجام حاجات برادر مؤمن خود قدمی بردارد مانند کسی است که بین صفا و مروه سعی نماید و بر آورنده نیازهای برادر مسلمان خود (از نظر اجر) مانند کسی است که روز بدر و احد در راه خدا به خون خود غلطیده است و خدا هیچ مردمی را عذاب نمی کند مگر هنگام بی اعتنائی نسبت به حقوق مستمندان و برادران شان.

روایت دوم
قال علی بن جعفر سمعتُ اباالحسن علیه السلام یقول: من اتاه اخوه المؤمن فی حاجةٍ فانّما هی رحمة من اللّه تبارک و تعالی ساقها الیه فان قبل ذلک فقد وصله بولایتنا و هو موصل بولایة اللّه و ان ردّه عن حاجة و هو یقدر علی قضائها سلّط اللّه علیه شجاعا من نار ینهشه فی قبره الی یوم القیامه؛ 
علی بن جعفر می گوید از امام کاظم علیه السلام شنیدم که گفت: هر کس برادر مؤمنش برای حاجتی نزد وی آید، باید گفت که آن رحمتی از جانب پروردگار است که به سوی آن سوق داده شده است پس اگر آن را پذیرفت و به حاجتش توجه نمود آن پذیرش باعث می گردد که به ولایت ما بپیوندد و کسی که به ولایت ما بپیوندد به ولایت خدا پیوسته و اگر حاجتش را رد کرد و می توانست آن را بر آورد خدا بر او ماری از آتش مسلط می کند که همواره تا روز قیامت او را در قبر بگزد6.

روایت سوم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 
من قضی اخاه المؤمن حاجة کان کمن عَبَد اللّه تسعة آلاف سنة صائماً نهاره و قائماً لیله؛ 
کسی که نیاز برادر مؤمن خود را برآورده سازد مانند کسی است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده در حالی که روزها را روزه دار و شبها را نماز خوانده است7.

پند اخلاقی دعای روز یازدهم ماه رمضان با تاکید بر فضیلت احسان

روایت چهارم
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
انّ اللّه اذا انعم علی عبد نعمة صیر حوائج الناس الیه فان قضاها من استخفاف منه اُسکنَ الفردوس و انْ یقضها اُسکنَ نار جهنم و نزع اللّه صالح ما اعطاه و لم ینل شفاعة رسول اللّه یوم القیامه؛ 
همانا خداوند آن گاه که نعمتی را بر بنده خویش ارزانی فرماید نیازمندی های مردم را به او قرار می دهد پس اگر نیاز آنان را با منت نگذاردن آن را برآورده سازد در بهشت سکونت داده می شود و اگر برآورده نساخت در دوزخ خواهد بود و خدا نعمت شایسته ای که به وی داده است را از او خواهد گرفت و به شفاعت پیامبر خدا در روز رستاخیز نائل نخواهد شد8.

روایت پنجم
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
من سعی لاخیه المؤمن فی حاجةٍ من حوائج الدنیا قضی اللّه عزوجل بها سبعین حاجةٍ من حوائج الاخرة ایسرها ان یزحزحه عن النار؛ 
هر کس در برآوردن حاجتی از حوائج دنیوی برادر مؤمن خویش کوشش نماید خدا هفتاد حاجت از حوائج آخرت که آسان ترین آن دور کردنش از آتش دوزخ است را برآورده خواهد ساخت9.

روایت ششم
حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند:
اعلموا انّ حوائج الناس الیکم من نعم اللّه علیکم فلا تَمَلّوا النعم فتتحوّل الی غیرکم؛ 
بدانید که نیازمندی های مردم به شما از نعمت های خدا بر شما به شمار می رود پس از آنها خسته نشوید که به دیگری منتقل می گردد10.

مثال
اگر انسان بخواهد آب بیشتری از چاه عمیق بکشد باید طناب ضخیمی بردارد تا بتواند آن مقدار آب زیاد را بالا بکشد، که با این وسیله هم حوائج خود را برآورده سازد و هم حوائج سایر مؤمنین را.

داستان‌هایی پیرامون احسان
عاقبت احسان

آورده اند که پادشاهی غلامی داشت که به او محبت زیادی می ورزید و به او احسان می نمود. از نتیجه احسان پادشاه، غلام نیز به وی علاقه زیادی داشت. روزی غلام به شدت بیمار شد و در بستر مرگ افتاد. 

پادشاه ناراحت شد و هر چه طبیب بود بر بالین او حاضر کرد اما آنها از مداوای او عاجز شدند و گفتند که مرض او مرض جسمی نیست بلکه مرض روحی دارد که او را به این حال انداخته است. 

یکی از طبیبان حاذق در خلوت از او پرسید که چه مشکلی دارد که این گونه ناراحت افتاده است. 

غلام پس از مدتی طفره رفتن از جواب، به طبیب گفت: «من مسئول شراب داری سلطان بودم. روزی چند نفر از درباریان توطئه کردند که سلطان را بکشند و مرا فریفتند تا در شراب او زهر بریزم من نیز گول خوردم و این کار را انجام دادم اما او با اینکه می دانست اصلاً به روی من نیاورد بلکه هر روز بر احسان به من نیز افزود»11.

احسان حضرت امام علی علیه السلام
روزی مردی خدمت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله رسید و اظهار فقر و گرسنگی کرد. حضرت نشانی منزل خود را به مرد عرب داد. او در خانه رفت اما زن‌های پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به او گفتند که هیچ گونه خوراکی در منزل نیست. مرد برگشت و موضوع را بیان کرد. 

حضرت در مجلسی که نشسته بود فرمود: «چه کسی امشب این مرد را مهمان خود می کند؟» بلافاصله علی علیه السلامبرخاست و گفت: «من!» سپس مرد را به خانه خود برد.

از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پرسید: «آیا در خانه خوراکی داریم؟» پاسخ داد: «مختصری به اندازه خوراک بچه های مان هست ولی مهمان را بر خود و بچه های مان مقدم می داریم». 

سپس حضرت امام علی علیه السلام فرمود: «بچه ها را بخوابان و چراغ ها را خاموش کن». حضرت بچه ها را خوابانید و در تاریکی سفره ای انداخت و همه آن غذای مختصر را جلوی مرد گذاشت. 

حضرت امام علی علیه السلام در تاریکی دهان خود را حرکت می داد و وانمود می کرد که خود هم دارد غذا می خورد که مبادا مهمان او خجالت زده بشود تا با خیال راحت غذای خود را بخورد. 

وقتی میهمان از خوردن غذا فارغ شد حضرت چراغ ها را روشن نمود و دید که کاسه به اذن خدا پر از غذاست. صبح که شد برای نماز به مسجد رفتند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با مشاهده حضرت امام علی علیه السلام به شدت گریست و این آیه را تلاوت نمود:
«و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة»12 یعنی ایثار می کنند و برادران دینی خود را بر خود مقدم می دارند اگر چه خودشان در مضیقه باشند13.

پند اخلاقی دعای روز یازدهم ماه رمضان با تاکید بر فضیلت احسان

بزرگواری حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
روزی «اَنس» در حضور حضرت امام مجتبی علیه السلام نشسته بود که کنیزی از کنیزان حضرت وارد شد که یک شاخه گل در دست داشت. آمد و آن را به امام هدیه کرد. 

حضرت شاخه گل را گرفت، لبخندی زد و فرمود: «تو آزادی!» 

انس عرض کرد: «یا بن رسول اللّه! آن جاریه فقط یک شاخه گل به شما هدیه کرد و حال شما او را آزاد می کنید؟»

حضرت فرمودند: «خداوند به ما دستور داده است کسی که به شما خوبی کرد شما به او خوبی کنید بلکه مضاعف» و این آیه را تلاوت فرمود: «و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها»14

حضرت فرمودند: «این کنیز به من احسان کرد و من نیز به او احسان نمودم و بهترین احسان به او آزادی است»15.

نمونه ای دیگر از کرم امام حسن مجتبی علیه السلام
حضرت امام حسن علیه السلام گوسفندی زیبا داشتند که در خانه شان بود و به آن علاقه زیادی نشان می دادند. روزی دیدند که حیوان زبان بسته ناله می کند. نزدیک آمدند دیدند که دست حیوان شکسته. 
از غلام خود می پرسند: «چه کسی این کار را کرده؟» 
غلام می گوید: «من این کار را کردم». 
حضرت پرسید «چرا؟» 
گفت: «به خاطر اینکه تو را ناراحت کنم». 
حضرت تبسمی فرمود و گفت: «خوب حالا من هم تو را شادمان می کنم و خیر و احسانم را بر تو ارزانی می دارم» 
سپس غلام را بخشید و آزاد کرد16.

نیکی حضرت امام سجاد علیه السلام
«محمد بن جعفر» می گوید: روزی یکی از خویشان حضرت در مجلس وارد شد و به خاطر کدورتی که با امام داشت شروع به ناسزا گفتن به حضرت کرد و از مجلس خارج شد. حضرت رو به حضار کرد و فرمود: «دیدید که این مرد چه تندی هایی کرد و رفت؟ حالا مایلم که به اتفاق هم سراغ او برویم و جوابش را بدهیم!» 

همه قبول کردند و دنبال حضرت به راه افتادند. حضرت در بین راه این آیه را می خواندند: 
«و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و اللّه یحب المحسنین»17 

جمعی که در خدمت حضرت بودند آن را نشانه لطف و احسان حضرت دانستند و چون به منزل مرد رسیدند، حضرت او را صدا زد. مرد فکر کرد که حضرت برای انتقام جوئی آمده اند و خود را آماده هر گونه برخوردی نموده و از منزل خارج شد ولی برخلاف آنچه انتظار داشت حضرت با چهره خندان به او فرمود: 
«ای برادر! نزد ما بودی و هر چه که خواستی به من گفتی. حالا آمده ام که بگویم اگر سخنان تو درست باشد، از خدا می خواهم که مرا بیامرزد و اگر آنچه که به من نسبت دادی درست نبوده است خدا تو را بیامرزد و از گناه تو بگذرد».

آن مرد با دیدن گذشت و احسان حضرت، شرمنده شد و گفت: «یابن رسول اللّه! هیچ یک از آن حرف هائی که زدم در شما نیست و من به داشتن آنها سزاوارترم»18.

طریقت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
ره نیکمردان آزاده گیر
چو استاده ای دست افتاده گیر

طبیب دل‌ها
در زمان حضرت امام حسین علیه السلام طبیبی که قائل به امامت یزید بود در همسایگی زن بیوه ای به سر می برد که یک پسر یتیم داشت. زن بیمار می شود و پسرش نزد طبیب می رود. 

طبیب می گوید: «باید جگر اسب سفیدی برای معالجه او بیاوری». 

پسر می گوید: «جگر اسب سفید از کجا پیدا کنم؟» 

طبیب برای اثبات مدعای خود و اطمینان به ولایت یزید، به او می گوید: «نزد حسین بن علی برو!».

یتیم در خانه حضرت امام حسین علیه السلام می آید و جریان را توضیح می دهد. حضرت امام حسین علیه السلام دستور می دهد که یک اسب سفید را کشته و جگرش را به یتیم بدهند. پسر جگر اسب را می آورد. 

طبیب می گوید: «اسب چه رنگی بود؟» 

پسر جواب می دهد: «سفید!» 

طبیب بنا بر همان قصد قبلی خود می گوید: «اشتباه کردم جگر اسب سیاه برایش خوب است» و پسر می رود و از حضرت جگر اسب سیاه می گیرد. طبیب کار خود را تکرار کرده و همین طور جگر اسب های مختلف را طلب می نمود تا اینکه به هفت اسب رسید. 

طبیب که کرم و احسان امام را می بیند تصمیم می گیرد به خانه حضرت برود. غلامان ایشان می خواهد که او را به اصطبل اسب ها ببرند. طبیب بدن هفت اسب را مشاهده کرد سپس از آنها پرسید: «چرا سر این اسب ها را بریده اید؟» 

آنها جواب دادند: «برای معالجه مادر یک طفل یتیم». 

طبیب متوجه اشتباه خود شده و منتظر شد تا امام بیرون آید. سپس روی پاهای حضرت امام حسین علیه السلام افتاد و معذرت خواهی کرد.

حضرت امام حسین علیه السلام از طبیب علت گرایش او را سؤال کرد. 

طبیب جواب داد: «بزرگواری و کرامت شما را که دیدم از اعتقاد خود به یزید دست برداشتم». 

امام حسین علیه السلام فرمودند: «اینها سهل است» و بعد دعا کرده و هر هفت اسب زنده شدند19.

پند اخلاقی دعای روز یازدهم ماه رمضان با تاکید بر فضیلت احسان

داستان علماء 
شیخ جعفر کاشف الغطاء رحمه الله
آورده اند روزی «شیخ جعفر کاشف العظاء» مبلغی بین فقرای اصفهان تقسیم کرد و پس از اتمام پول به نماز جماعت ایستاد. بین دو نماز که مردم مشغول خواندن تعقیب بودند، سیدی فقیر و بی ادب آمد تا مقابل امام جماعت رسیده و گفت: «ای شیخ، مال جدّم (خمس) را به من بده».

شیخ فرمود: « قدری دیر آمدی، متأسفانه چیزی باقی نمانده است» سید بی ادب با کمال جسارت، آب دهن خود را به روی ریش شیخ انداخت!؟ 

پیش نماز نه تنها هیچ گونه عکس العمل خشونت آمیزی از خود نشان نداد بلکه برخاست و در حالی دامن خود را گرفته بود، در میان صفوف نمازگزاران گردش کرد و گفت: «هر کس ریش شیخ را دوست دارد به سید کمک بدهد». 

مردم که ناظر این صحنه بودند اطاعت نموده، دامن شیخ را پُر از پول کردند. سپس همه پولها را به آن سید تقدیم کرد20.

کسی نیک بیند به هر دو سرای
که نیکی رساند به خلق خدای
خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است

پی‌نوشت‌ها:
1. آل عمران/148.
2. یوسف/90.
3. نحل/90.
4. الرحمن/55.
5. زمر/10.
6. لئالی الاخبار/3/118.
7. همان/117.
8. مشکوة الانوار/333.
9. مستدرک/2/108.
10. همان/399.
11. مصابیح القلوب/188.
12. حشر/9.
13. شواهد التنزیل/2/246.
14. نساء/9.
15. مناقب/4/18.
16. حیاة امام الحسن/171.
17. آل عمران/134.
18. ارشاد شیخ مفید/2/145.
19. معالی السبطین/99.
20. فوائد الرضویة/74.

منبع:
ضیافت نور (پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان)، ابوالفضل هادی‌منش، ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 1380ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط